خاكدهي بستر كشت (Casing)
زمان اعمال خاك پوششي موقعي است كه ميسليوم به خوبي در كمپوست رشد كرده است كه معمولاً ۱۴ تا ۱۷ روز پس از مايه زني است. قبل از اعمال خاك پوششي، كيفيت كمپوست بايستي به صورت عيني بررسي شود و حضور مناطق مشكلدار چك شود.
ضرورت خاكدهي
پوشش سطح بستر كشت با خاك يكي از مراحل مهم در فرآيند توليد قارچ دكمهاي است. استفاده از خاك پوششي در حقيقت براي تبديل مرحله رويشي به مرحله زايشي بسيار ضروري است. پوشش بستر كشت با لايهاي از خاك پوششي به عمق ۳.۵ تا ۴.۵ سانتي متر ميكروكليماي ويژه ايجاد ميكند كه به توليد اجسام ميوهاي كمك مينمايد. اين لايه از نظر خصوصيات تغذيهاي با كمپوست متفاوت است. خاك پوششي ميتواند مقدار زيادي آب در خود ذخيره كند و در موقع لزوم آن را در اختيار ميسليوم قرار دهد. علاوه بر اين، محيط ويژهاي در لايه خاك پوششي بوجود ميآيد كه براي توليد ميسليوم قارچ و همچنين ميكروارگانيسمهاي مورد نياز براي ميوهدهي قارچ مطلوب ميباشد. برخي از دلايل لزوم استفاده از خاك پوششي عبارتند از:
۱. خاك پوششي هيچ گونه غذايي براي ميسليوم قارچ دكمهاي فراهم نميكند. لذا زماني كه ميسليوم قارچ دكمهاي با محيط فاقد مواد غذايي مواجه شود، توليد اندام باردهي تحريك ميشود.
۲. خاك پوششي رطوبت لازم را براي ميسليوم فراهم ميكند و از هدر رفتن رطوبت نيز جلوگيري مينمايد. تحقيقات نشان داده است كه يك رابطه معني داري بين سطح تنش رطوبتي در خاك پوششي و تشكيل اندام باردهي وجود دارد. يك لايه خشك يا شور، ميتواند توليد را متوقف كند، درحاليكه تنش رطوبتي كم، تشكيل اندامهاي باردهي را بيشتر ميكند. توليد اندام باردهي در بستر كشتي كه خاك پوششي ندارد انجام نميشود چرا كه تنش رطوبتي در سطح چنين بستر كشتي، بسيار بالا است.
3. خاك پوششي باعث استقرار اندامهاي باردهي ميشود.
4. ميكروارگانيسمهايي در خاك پوششي وجود دارند كه باعث فعال شدن ژنهاي عامل توليد اندامهاي زايشي ميشوند. گروهي از اين ميكروارگانيسمها باكتريهايي از جنس سودوموناس (Pseudomonas putida)) ميباشند. بنابراين در هنگام پوشش بستر كشت بايستي از خاكي استفاده نمود كه تماميچهار هدف گفته شده در بالا را برآورده سازد.
تصوير زير بستر آماده براي خاكدهي را نشان ميدهد. اين تصوير را يكي از همكاران در يكي از گروههاي مرتبط با توليد قارچ گذاشته بودند.

اثر خاك پوششي بر قارچها
نوع خاك پوششي اثر زيادي بر وزن قارچ و اندازه آن دارد. هر چه بافت خاك سنگين تر باشد، وزن قارچها سنگين تر خواهد بود. در خاك سنگين تعداد قارچها در واحد سطح كاهش پيدا مي كند، چون ميسليوم كمتري در خاك سنگين رشد مي كند. خاك سنگين به طور كامل توسط ميسليوم قارچ كلونيزه نمي شود. در نتيجه خاك ديرتر خشك مي شود. وقتي كه ميسليوم كمتري در خاك وجود داشته باشد، تعداد ته سنجاقي هاي كمتري در واحد سطح تشكيل مي شود.
از طرف ديگر در خاكهاي سبك، تعداد ته سنجاقي هاي زيادي در واحد سطح تشكيل مي شود. مهمترين مشكل تعداد قارچ زياد در واحد سطح اين است كه همه آنها به قارچ كامل تبديل نمي شوند و پين مردگي زياد مي شود. نكته مهم در انتخاب خاك پوششي اين است كه هميشه بافت آن ثابت باشد. يعني هر دفعه از يك تركيب جديد استفاده نشود چون با تغيير بافت و ظرفيت نگهداري آب آن، نحوه مديريت آن تغيير مي كند كه موضوعي مشكل ساز خواهد بود.
براي توليد قارچهاي با كيفيت، ثبات ميزان تبخير از خاك پوششي لازم است. زماني اين ثبات حاصل مي شود كه خاك پوششي به اندازه كافي حاوي فيبرهاي بلند باشد. اين فيبرها مانع از به هم پاشيدگي بافت خاك بعد از آبياري مي شوند. در خاك پوششي خشك، ميسليوم هاي ضعيف بهتر رشد مي كنند كه خصوصيت مطلوبي نيست. ولي در خاك مرطوب بيشتر ميسليومهاي قوي رشد مي كنند. اگر خاك پوششي خيلي ريز باشد (شني)، ميسليوم ها همه فضاي خاك را پر مي كنند و جايي براي ذخيره آب باقي نمي گذارند.
آزمايشات نشان داده است كه در خاك پوششي باكتريهايي هستند (سودوموناس پوتيدا)كه موجب القاي پين دهي در ميسليومها مي شوند. البته نقش هاي ديگري هم براي آن در نظر گرفتهاند. بنابراين خاك پوششي را بهتر است استريل نكنيم ، بلكه پاستوريزه كنيم تا جمعيت اين باكتريهاي مفيد كاملا از بين نروند.
۲۳:۱۵
- عبدي ۴۵ بازديد
- ۰ نظر