مزيتهاي توليد قارچ صدفي نسبت به قارچ دكمهاي
اگرچه امروزه هنوز قارچ خوراكي دكمهاي سفيد از نظر ميزان توليد در دنيا پيشگام ميباشد، امّا بر ميزان توليد قارچهاي ديگر از جمله شيتاكه و صدفي روز به روز افزوده ميشود. قارچ خوراكي جنس Pleurotus بيشتر به عنوان يك قارچ تجزيه كننده پسماندهاي ليگنوسلولزي شناخته مي شود و ميزان توليد محصول و كيفيت آن بسيار رضايتبخش است. اين خصوصيات باعث افزايش تمايل توليد كنندگان به پرورش اين قارچ خوراكي و استفاده از پسماند ارزان قيمت و سهل الوصول براي توليد تجاري اين محصول نموده است. ميزان توليد قارچ صدفي از سال ۱۹۸۶ كه ۷.۷% بوده است، در سال ۱۹۹۷ به ۱۴% رسيده است كه حدود ۸۲% رشد داشته است. براي اين افزايش رشد دلايل متعددي ميتوان ذكر كرد.
۱. قدرت ساپروفيتي بالا: قارچ صدفي توانايي رشد روي مواد حاوي سلولز، هميسلولز و ليگنوسلولز را دارا ميباشد. لذا بر روي كاه غلات (گندم، جو، ارزن، برنج و…) براده چوب، روزنامه، بوتههاي نخود پس از برداشت، بقاياي چغندر قند، مواد زائد پسته، ساقه شمشاد و درختان ديگر قابل پرورش است. در صورتيكه قارچ دكمهاي به علت حساسيت بالا و قدرت ساپروفيتي كمتر و نياز به مواد پروتئيني و غير پروتئيني متفاوت در بستر كشت جهت رشد، با محدوديت بيشتري روبرو خواهد بود. چنانچه يكي از مواد مورد نياز در بستر كشت قارچ دكمهاي وجود نداشته باشد، يا كمپوست به هر دليلي به صورت بهينه تهيه نشده باشد، قدرت رقابت با ساير ميكروارگانيسمها را نخواهد داشت و در بستر كشت، خود بخود ضعيف خواهد شد و از دور رقابت خارج ميگردد.
در منطقه مديترانه، كشت قارچ خوراكي صدفي (Pleurotus sp) تقريباً گسترش يافته است و در حدود ۲۰-۱۰% از توليد كل قارچ منطقه را شامل ميشود. بقيه توليد كل به قارچهاي خوراكي ديگر ازجمله قارچ خوراكي دكمهاي اختصاص دارد. پرورش قارچ خوراكي صدفي در فرانسه و ايتاليا از محبوبيت بيشتري برخوردار است. اين علاقهمندي احتمالاً به دليل رشد اين قارچها به صورت خود رو در محيطهاي طبيعي است. اين مسئله باعث شده تا در بين مردم اين كشورها به گونههاي محبوبي براي جمع آوري از طبيعت تبديل شوند. در مقابل، پرورش قارچ خوراكي در كشورهايي مانند يونان هنوز در مراحل ابتدايي است و توليد در اين كشورها در سطح پاييني قرار دارد.
با اين وجود، روند افزايش قابل توجه توليد قارچ خوراكي صدفي در آينده نويد توليد آسانتر و بدون مشكل اين محصول كشاورزي سازگار با محيط زيست را ميدهد. سيستم كشت سازگار با محيط زيست به بهره برداري و افزايش ارزش مواد زائد كشاورزي (كه اغلب در خاك مدفون شده و يا سوزانده ميشوند)، كه برخي از آنها براي اكوسيستم خطرناك هستند، تعريف شده است. به علاوه، در پرورش قارچ خوراكي صدفي نياز به ورودي نسبتاً كمي از انرژي (به خصوص اگر پسماند كشاورزي مورد استفاده با توجه به شرايط اقليمي منطقه انتخاب شود) و نيروي انساني ميباشد.
۲. تحمل طيف دمايي بيشتر: گونههاي مختلف قارچ صدفي قابليت رشد در دماهاي گوناگون را دارا ميباشند. چنانچه تغييرات دمايي در حين پرورش ايجاد شود، قارچ صدفي اين تغييرات را تحمل خواهد كرد. اگر دما از حد ايدهآل پايينتر بيايد، رشد قارچ ابتدا كُند و سپس متوقف ميشود. پس از فراهم شدن دماي مناسب، رشد قارچ از سر گرفته ميشود و خسارتي به كمپوست وارد نخواهد شد. بنابراين مقاومت قارچ صدفي به گرما نسبت به قارچ دكمهاي به مراتب بيشتر ميباشد.
۳. عدم نياز به فرآيند كمپوستسازي و تونل پاستوريزاسيون: در توليد قارچ دكمهاي، تهيه كمپوست در مكانهايي سرپوشيده و مجهز انجام ميشود و نزديك به ۲۰ روز طول ميكشد و بعد از آن كمپوست به درون تونلهاي پاستوريزاسيون منتقل ميشود. فرآيند پاستوريزاسيون و شيرينسازي در درون اين تونلها حدود تقريباً ۱۰ روز به طول ميانجامد. بنابراين پس از حدود ۳۰ روز كمپوست آماده بذرزني است. در حاليكه در قارچ صدفي بستر كشت توسط بخار آب يا آب جوش به مدت ۶۰-۴۵ دقيقه ضدعفوني ميگردد و پس از تنظيم نمودن دما و رطوبت، بستر آماده بذرزني ميشود. به عبارت ديگر تهيه بستر كشت در قارچ دكمهاي نزديك به يك ماه طول ميكشد، در حاليكه در قارچ صدفي به كمتر از يك روز كاهش مييابد و در نتيجه به تجهيزات، مكان و زمان كمتري جهت توليد قارچ صدفي نياز ميباشد.
۴. امكان توليد دائمي محصول درون يك سالن: به دليل تفاوت ناچيز در شرايط رشد رويشي و زايشي قارچ صدفي، امكان انجام هر دو عمل درون يك سالن ميسر است و به همين دليل ميتوان كمپوستهاي محصول داده را با كمپوستهاي تازه جايگزين نمود ودر نتيجه كشت متناوب دائمي در درون يك سالن انجام داد. در صورتي كه در پرورش قارچ دكمهاي، به دليل تفاوت زياد شرايط محيطي در مرحله زايشي و مرحله رويشي، امكان انجام توأم هر دو عمل در يك سالن وجود ندارد.
۵. امكان استفاده از بقاياي كمپوست به عنوان خوراك دام: چون در بستر قارچ صدفي فقط از كاه و كلش غلات و ضايعات كشاورزي حاوي سلولز و ليگنوسلولز استفاده ميشود، بقاياي كمپوست بعد از برداشت محصول يك غذاي كامل و غني از پروتئين و املاح فراوان جهت خوراك دام ميباشد و همچنين ليگنوسلولز درون ساقه غلات كه در روده دامها غير قابل هضم است، در طي دوره رشد قارچ بر روي آن شكسته ميشود و در درون روده دامها قابل هضم ميگردد. همچنين بقاياي كمپوست علاوه بر مصرف دام جهت پرورش گياهان و گلهاي زينتي، آپارتماني و صيفيجات كاملاً مناسب ميباشد.
۶. مقاومت به آفات و بيماريها: آفات و بيماريهايي كه قارچ صدفي را آلوده ميكنند، بسيار كمتر از آنهايي است كه به قارچ دكمهاي حمله مي كنند. به عنوان مثال در قارچ دكمهاي نماتُدها زيان آورند، امّا قارچ صدفي دشمن نماتُدها است. همه گونههاي قارچ صدفي با توكسينهايي كه ترشح ميكنند، نماتدها را فلج نموده و ميكشند.
۲۰:۰۴
- عبدي ۳۴ بازديد
- ۰ نظر